سومین دندون پسرم
عزیز دل مامانی پریروز داشتی با خاله سهیلا بازی میکردی و میخندیدی که یه سفیدی رو لثه بالا دیدم و متوجه شدم که سومین دندونت هم در اومده چند روزی بود که یکم بی تابی میکردی و شب خوب نمی خوابیدی الهی مامان فدات بشه که واسه هر دندون درآوردنت اینقدر اذیت میشی. امروز 8 ماه و 11 روزته دیگه تند تند چهار دست و پا میری و هر جا برم پشت سرم میای یه موقع هایی هم لبه مبل و میز رو میگیری و میخوای بلند بشی فکر کنم زود راه بیفتی چون همش دوست داری وایستی و برای اینکار از هر وسیله ای کمک میگیری. دیروز با هم رفتیم نمایشگاه کتاب و برات کتاب و اسباب بازی خریدم علاقه زیادی به کتاب داری و اونجا دوست داشتی به همه کتابها دست بزنی و وقتی مانع میشدیم میزدی زیر ...